گرفتم ...

هیچستان

گرفتم ...

بهزاد ساقرچيان
هیچستان

گرفتم ...

من به رغم دل بی مهر تو دلدار گرفتم
گشتم و گشتم و بهتر ز تو را یار گرفتم

خنده یی کردم و دل بُردم و با لطف ِ نگاهی
تا بمیری ز حسد وعده ی دیدار گرفتم!

دامن از دست من، ای یار! کشیدی، چه توانم؟...
گله یی نیست اگر دامن اغیار گرفتم.

بعد ازین ساخته ام با، نی و چنگ و می و ساقی
بی تو من دامن ِ ‌این چار با ناچار گرفتم

لیک باور مکن ای دوست! که این راست نگفتم
انتقام از دل سنگ تو، به گفتار گرفتم!

من کجا یاد تو از خاطر سودازده راندم؟
یا کجا جز تو کسی یار وفادار گرفتم؟

تا رُخت شمع فروزنده ی بزم دگران شد
من چو تاریکی شب گوشه ی دیوار گرفتم

گله کردی که چرا یار تو یار دگران شد
دیدی، ای دوست، به یاری ز تو اقرار گرفتم؟

"سیمین بهبهانی"



نظرات شما عزیزان:

م
ساعت16:30---3 تير 1393
خیلی قشنگ بود.موفق باشید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: سیمین بهبهانیگرفتم

تاريخ : سه شنبه 3 تير 1393 | 2:24 | نویسنده : بهزاد ساقرچيان |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog By He ches tan:.