هیچستان

پاییز دختریست ...

بهزاد ساقرچيان
هیچستان

پاییز دختریست ...

 

پاییز دختریست
با چشمانی مهربان و اندامی کشیده
نامش از مهــر میآید و کنیه اش لبخند 
پوششی از برگ به تن دارد؛ رنگارنگ 
لبهایش انار و کلامی شیرین

پاییز دختریست 
ساده، محجوب، با وقار که هر روز دلش را در دست میگرد
وبه من هدیه میدهد و مرا با نام کوچکم آشنا میسازد

پاییز دختریست 
که مرا پاره ی تن خود میداند و آرام هر شب نوازش میکند 
چشمانش بارانها ابر در بردارد و گونه اش سرخ از شرم بوسهای باران 

پاییز دختریست 
با گیسوانی رها درباد و سینه ای پُرمهــر
غمگین که میشود غروب را به ارمغان میآورد و چشم میبندد
لیلی داستانهای کهن در دلم؛ آینه

پاییز دختریست 
که مرا دوست دارد و من او را پیشتر دوست میدارم
من عاشق اسمش، برگ برگ تنش و روز وماهش شده ام
او مرا میبوسد 
او مرا میخواند 
اوی مرا شاعر اسمش ساخته است

پاییز دختریست
که من اورا مهرویا میخوانم

 

 


برچسب‌ها: دخترپاییزمهر

تاريخ : یک شنبه 24 شهريور 1392 | 1:28 | نویسنده : بهزاد ساقرچيان |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد
.: Weblog By He ches tan:.