هیچستان

هیچ اما هیچ

بهزاد ساقرچيان
هیچستان

هیچ اما هیچ

 
حتی اگر خودتان را قطعه قطعه کنید و برای آرامش و رفاه کسی در چرخ گوشت بیندازید و رشته رشته شوید، یک روز از راه می‌رسد که همان کس، توی چشمتان خیره شود و می‌گوید:
تو هیچ‌وقت، هیچ کاری برای من نکردی!
 
 وقتی این "هیچ" را می‌گوید
دلت می‌خواهد زندگی دنده عقب داشت و مثل خرسی که تمام یک زمستان سرد را در دل غاری گرم می‌خوابد، بر میگشتی به بطن مادرت، کز می‌کردی، همانجا می‌ماندی و هرگز به این دنیا نمی‌آمدی.
 
اگر می‌خواهید در این دنیا زنده بمانید تمرین کنید از "هیچ‌کس هیچ چیز" توقع نداشته باشید، حتی از پدر و مادرتان. حتی از آن‌ها که هم خونتان هستند چه رسد به دیگران.
 
اینطور هیچ چیز غافلگیرتان نمی‌کند. حتی وقتی همان یک نفر بر می‌گردد، توی چشمتان خیره می‌شود و می‌گوید:
تو هیچ‌وقت، هیچ کاری برای من نکردی!
 
اگر این جمله را نشنیده‌اید هنوز روزش فرا نرسیده. می‌رسد!
بی توقع بودن تمرین سختی‌ست. خیلی سخت. مثل رنج زنده زنده، رشته رشته شدن در چرخ گوشت!
 
" دکتر فرهنگ هلاکویی"

برچسب‌ها: هیچ

تاريخ : جمعه 3 آبان 1398 | 8:53 | نویسنده : بهزاد ساقرچيان |

شهر هیچستان ...

چون حبابی دیده وا کردیم در دریای هیچ

عمر بگذشت ای دریغا بر سر سودای هیچ

در میان جنگلی از آهن و دود و غبار

شهر هیچستان ما را بین و این غوغای هیچ

جعبه شهر فرنگ است و به هر سازی در آن

صورتک هایی که می خندند برسیمای هیچ

بر سر آمال خود بی دست و پایان پایمال

وانکه را دست است وپا بنهاده بر سودای هیچ

مهر بی مهری نهاده بر جبین ها داغ ها

در فسون لفظ ها پنهان شده معنای هیچ

خسته از نیرنگ وافسون چشم ها وگوش ها

تا که می کوبد بر این طبل بلند آوای هیچ

آی باران گر همه دُردانه داری زینهار

جز گل حسرت نخواهی چید از ین صحرای هیچ

شمع من مستانه می رقصی در آغوش نسیم

باش تا از روزنی سر بر کند فردای هیچ

خود گریزی خسته ام آیا پناهی مانده ست

ای کدامین کوچۀ متروک و ای دنیای هیچ

شعر ما پرتو ، در این آشفته بازار ریا

همچو تشریفی است کاویزند بر بالای هیچ

"علی اشرف نوبتی (پرتو)"


برچسب‌ها: هیچعلیاشرفنوبتیپرتو

تاريخ : دو شنبه 7 مهر 1393 | 20:8 | نویسنده : بهزاد ساقرچيان |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد
.: Weblog By He ches tan:.